محل تبلیغات شما



P.J Caposey می گوید ، معلمان بزرگ نه تنها بر سازگاری ، بلکه بر روابطشان با دانش آموزان خود متمرکز می شوند.

غالباً ، در عصر جدید، اهمیت برقراری رابطه قوی و متقابل بین معلمان و دانش آموزان ، فراموش می شود. در مسابقه رسیدن به اهداف مورد نظر ، وظیفه "هرکولایی" از ارائه مفاهیم و دروس ، ارزیابی عملکردها و برجسته کردن زمینه های پیشرفت برای هر دانش آموز ، میزان تلاش و مسئولیت عمیق بر گردن معلمان در بعضی مواقع اامی و خسته کننده است. به طور مشابه ، دانش آموزان با دوستان خود در رقابت سختي هستند، که نياز به درک مفاهيم ارائه شده توسط معلمان دارند و تلاش زيادي بر روي مفاهيم و درس هایی دارند كه درك آنها نسبتاً سخت تر است ، و همچنين با انتظارات خانواده ها و جامعه خود سروكار دارند.

در اینجا پنج روش وجود دارد که معلمان می توانند از هر یک از آنها، برای برقراری رابطه ای دلنشین با دانش آموزان و ایجاد ارتباطات بهتر با آنها اطمینان حاصل کنند.

1- تجزیه و تحلیل با دانش آموزان

هر دو بار در یک ماه یا به طور منظم ، کلاس هایی را شروع کنید؛ و به دانش آموزان تبریک می گوییم که این کار را تا کنون انجام داده اند و معلمان عملکردهای آنها را در آزمون ها تجزیه و تحلیل می کنند. با این کار معلمان در حال تدوین روشهایی هستند تا دانش آموزان را از نقاط قوت ، ضعف ، فرصتها و تهدیدهای خود آگاه سازند. معلمان با ذکر نقاط ضعف خود به صورت سازنده و هشدار دادن به آنها در مورد تهدیداتی که پیش رو دارند ، دانش آموزان را قادر می سازد تا مسئولیت اقدامات خود را بر عهده بگیرند و برای نتایج بهتری آماده شوند.

2- ارائه پروژه خلاقانه بجای تکالیف قدیمی!

مطالعات نشان داده است كه دانش آموزان معمولاً به جای كارهای قدیمی و سنتی مانند "مشق نوشتن"، به سمت موضوعی گرایش پیدا می كنند كه بیشتر حاوی پروژه های عملی، مبتنی بر پژوهش باشد. آنها تمایل دارند که علاقه بیشتری به موضوع داشته باشند و به طور مکرر از معلم یاد بگیرند که نه تنها منجر به بهبود موضوع می شود بلکه یک عاملِ احساسِ خوبِ ارتباطاتِ باز با معلم است. همچنین به معلمان کمک می کند مهارتهای خلاقیت فردی و متنوع هر دانش آموز را مشاهده و قدردانی کنند.

3- دلسوزی بهتر از اجبار!

اگر میخواهید دانش آموزان را تصحیح و درست کنید، بدانید که با روشی دلسوزانه مفیدتر خواهد بود. در مورد رفتارهای دانش آموزان ، بهتر است از مشاور مدرسه بخواهید تا دلایل عمیق تر رفتار بد دانش آموز را پیدا کند و با شما در مورد آن صحبت داشته باشد تا شما بتوانید دانش آموز را بهتر درک کنید. تشویق آنها برای استراحت گاه به گاه برای در امان ماندن از استرس، یکی از سازنده ترین کارهایی است که معلم می تواند برای دانش آموزان خود انجام دهد.

4- تشویق دانش آموزان در مقابل والدینشان!

به نظر می رسد دانش آموزان احساس اعتماد به نفس و تمایل بهتری نسبت به معلمان خود پیدا می کنند هنگامی که معلمانشان بازخورد مثبتی در مورد آنها به والدین می دهند. والدین به نوبه خود از این مسئله استفاده می كنند تا فرزندان را در خانه ترغیب كنند تا خود را همانطور خوب حفظ كرده و رفتار خود را بهبود بخشند ، بنابراین چرخه ای مثبت بین هر سه طرف ایجاد می شود.

5- انتقاد سازنده بهتر از توبیخ و عذاب!

مطالعات نشان داده است كه 73٪ دانش آموزان، هنگامی که معلمان فکر می کنند آنها ضعیف هستند؛ بد عمل می كنند . این مهم است که دانش آموز از اشتباهات ، ضعف ها و زمینه های پیشرفت خود آگاه شود ، اما هرگز باعث نشود که آنها در این فرآیند احساس فرومایگی یا بی کفایتی کنند.!!!

معلم بودن کار آسانی نیست ، البته که ما معلمان خوب کمی داریم، به همین دلیل شما معلمان قهرمانان واقعی هستید که شهروندان با کیفیتی از فردا می سازند. برای داشتن خاطره های عالی و به یاد ماندنی برای نگاه به گذشته ، لازم است روابط معلم و دانش آموزِ خوبی ایجاد شود ، نه تنها برای ایجاد دانش آموزان شادتر و مثبت؛ بلکه همچنین همیشه معلمانِ گرامی ، فراموش نشدنی و تأثیرگذار در ایران ما وجود داشته باشد.


"نکته اول این که، وقتی معلمان شروع به کار تدریس می کنند ، باید خودشان به برخی سؤالات پاسخ دهند تا این گونه معلمی باشند که دانش آموزان آرزو میکنند. به عنوان مثال ، سؤالاتی از قبیل:
به چه نوع ارزش ها و نگرش ها برای تدریس بهتر نیاز دارم؟ برای توسعه مهارت های کلیدی زندگی مانند مدیریت احساسات و حل مسئله در دانش آموزان ، به چه مهارت هایی نیاز خواهم داشت؟ حفظ تعادل بین عملکرد تحصیلی و رفاه عاطفی دانشجویان و دانش آموزان من؟ چه کار کنم بیست یا سی سال بعد دانش آموزانم مرا یاد کنند؟ چگونه کلاسم را شاد کنم تا درس بهتر یاد بگیرند؟
پاسخ به این سؤالات به معلمان کمک می کند تا درک بهتری از نحوه تدریس در حرفه انتخابی خود داشته باشند!

نکته دوم؛بر فرآیند تمرکز کنید! معلمان به طور معمول بر نتایج یا نتیجه تمرکز می کنند و اگرچه این مهم است ، اما روش یا فرایند نیز به همان اندازه مهم است. یک کودک هفت ساله یک بار به والدین خود گفت: "رفتن به مدرسه مانند صدمه زدن به پرنده ای است که بالهایش صدمه نمیبند." منظور این کودک این بود که یادگیری سرگرم کننده نیست ، زیرا او مجبور بود این کار را با روش معلم انجام دهد و جایی برای راه او وجود ندارد. بچه ها وقتی خوشحال می شوند که بتوانند تجربه کنند ، کاوش کنند ، مشاهده کنند ، ارتباط برقرار کنند به عبارت دیگر وقتی کاملاً مشغول یادگیری هستند. همچنین یادآوری این نکته مهم است که کودکان به طور متفاوتی یاد می گیرند. پس همه ی دانش آموزان را به یک چشم نگاه نکنید!

نکته سوم : تأمل کنید: معلمان باید یاد بگیرند که اول مشکلاتی را که خود دارند شناسایی کنند. آیا رفتار دانش آموز بر احساس شما تأثیر می گذارد و در نیازهای شما دخالت می کند؟ به عنوان مثال ، آیا موفقیت شما با رفتار و عملکرد دانش آموزتان مرتبط است؟ اگر بله ، پس شما به عنوان معلم مشکل دارید. اکنون شما سه گزینه برای انتخاب دارید:
دانش آموز را تغییر دهید: اگر رفتار دانش آموز مشکل دارد ، پیشنهاد به والدین آن دانش آموز جهت محروم کردنش از آمدن به مدرسه قطعاً راه حل نیست. و اما راه بهتر ، انتقال پیامتان به خود دانش آموز! نحوه گفتار شما بدون احساس تهدید یا تمسخر، برای آنها مهم است. برای مثال از پیام "من" استفاده کنید ، "وقتی مثل یک دلقک در کلاس من رفتار میکنی، تمام ذهن و افکار من را برای تدریس بهم میریزی ." این امر باعث ایجاد صداقت و شفافیت در روابط معلم و دانش آموز خواهد شد. اصلا کمی محبت و عشق می تواند معجزه کند! اگر مشکل "متعلق به دانش آموز" است ، به او کمک کنید تا مسئولیت این مسئله را در دست بگیرد و با عواقب رفتار مخرب مواجه شود. مهمتر از همه ، با والدین همکاری ایجاد کنید. از دفتر خاطرات استفاده کنید؛ نه به عنوان "کتاب شکایت" بلکه به عنوان ابزاری برای ارتباط پیام های مثبتتان در مورد دانش آموز به والدین.

به عنوان نتیجه ی نهایی ، بگذارید ما از نسل جوان نیز بیاموزیم. آنها بهترین معلمان ما در این زمینه هستند که با رفتارشان به ما پیامهایی می دهند که می خواهند چگونه با آنها برخورد شود. به کیفیت تدریس و آمادگی لازم برای تدریس خود توجه کنید. معلمان آگاه ، دارای نگرش درست؛ سازمان یافته و با اعتماد به نفس رفتار می کنند و چیزهایی را تحت کنترل خود دارند و کمتر با اختلال روبرو می شوند. دانش آموزان تلاش های معلم را درک می کنند. احترام به دست آمده و فرماندهی ، بزرگترین پادزهر برای رفتارهای مخرب است."

Phyllis Farias

 

پولیس فاریاس(Phyllis Farias) یک مشاور مدیریت آموزش و پرورش مستقر در بنگلور(Bangalore) است. با گذشت سالها ، او در تمام سطوح تدریس کرده است؛ از دبستان تا آموزش معلمان در کالج. علاوه بر این ، وی کارگاه ها ، سمینارها و برنامه های آموزشی را در مدارس ، کالج ها و موسسات حرفه ای در سراسر کشور برگزار کرده است. 
 

 

 


پنج راه برای شروع درستان!

با یک ویدئو شروع کنید. همه عاشق یک فیلم خوب هستند ، به خصوص دانش آموزان.
با یک شی شروع کنید. راه دیگر برای اینکه دانش آموزانتان راجع به یک موضوع تعجب و فکر کنند ، نشان دادن اشیاءِ مربوط به محتوا است. .
با یک سؤال شروع کنید . 
با حرکت شروع کنید. .
با یک اشتباه شروع کنید!

 


کیفیت مدرسه گاهی اوقات با این که دانش آموزان خوشحال هستند ، سنجیده می شود. اگر تازه وارد و یا یک بازدید کننده از یک مدرسه هستید و با تعداد زیادی از دانش آموزان عصبی مواجه می شوید ، چه فکر می کنید؟

با همه ی تأکید بر کارهای مدرسه و تست های استاندارد ، خوشحال کردن دانش آموزان بسیار آسان است. هنگامی که به کلاس درس می روید و دریایی مملو از چهره های خوشحال و خندان را مشاهده می کنید ، واقعاً خاص است!

در اینجا 10 راهکار تدریس برای لبخند زدن دانش آموزان آورده شده است:

1. با آغوش باز از دانش آموزانتان استقبال کنید
قبل از شروع سال تحصیلی حتی می توانید با نامه خوش آمدگویی به دانش آموزان خود سلام کنید. این به شما کمک می کند تا قبل از اینکه دانش آموزان حتی از درب کلاس وارد شوند ، یک کلاس دلسوز ایجاد کنید. دانش آموزان نه تنها احساس استقبال می کنند بلکه احساس تقدیر می کنند. به یاد داشته باشید ، یک کلاس دلسوز یک کلاس شاد است!

2. آخر هفته ی رویایی بسازید
به آخرین باری که تعطیلات یا آخر هفته ی خود را برنامه ریزی کرده اید فکر کنید. در روزهای منتهی به آن چه حسی داشتید؟ یا آخرین بار کی از هیجان زیاد نتوانستید منتظر آخر هفته ای که خودتان برنامه هایش را چیده اید بمانید؟ به دانش آموزان چیزهایی بدهید که آنها را خوشحال می کند؛ حال آن میتواند تکلیف ندادن برای آخر هفته و اجازه به آنها برای پر کردن وقتشان با مهمانی و جشن و بازی باشد!!

3. برای آشنایی با آنها زمان خرج کنید
خوب است که همیشه وقت بگذارید تا با تک تک دانش آموزانتان آشنا شوید. این امر نه تنها به آنها كمك می كند احساس راحتی بیشتری در كلاس داشته باشند و به شما در ایجاد یك کلاس دلسوز کمک کنند ، بلکه به شما در درک بهتر آنها کمک می کند.

4- بگذارید آنها ناهار را با شما بخورند
اگر واقعاً می خواهید دانش آموزان خود را خوشحال کنید ، یکبار در ماه چند دانش آموز را دعوت کنید تا همراه شما ناهار را میل کنند. بهتر است هر ماه یک قرعه کشی برگزار کنید (برای اطمینان از اینکه همه به نوبت خود می روند) و به طور تصادفی حدود پنج دانش آموز را انتخاب کنید تا بیایند ناهار خود را با شما بخورند. نتایج را به طور شگفت انگیزی مشاهده میکنید!

5- از شوخ طبعی استفاده کنید
چه کسی دوست ندارد بخندد؟ از هر فرصتی که میتوانید برای طنز در کلاس استفاده کنید . یک شوخی ، یک داستان خنده دار بگویید تا جو کلاس را شاد کنید.

6. موسیقی را با درس ترکیب کنید
تحقیقات نشان داده است که موسیقی بر روی احساسات و سطح انرژی ما تأثیر می گذارد. این همچنین ابزاری قدرتمند برای خوشحال کردن ما است. هر وقت فرصتی برای ادغام موسیقی در کلاس خود پیدا کردید، این کار را انجام دهید ، دانش آموزان از شما بخاطر آن تشکر می کنند!

7. حق انتخاب بدهید
به دانش آموزان همیشه گفته می شود چه کاری انجام دهند و به ندرت این شانس را دارند که بتوانند برای خودشان انتخاب کنند. به آنها اجازه بدهید تا خودشان انتخاب کنند چگونه درس بخوانند ! حق انتخاب راهی عالی برای خوشحال کردن آنها است. همچنین به آنها نشان می دهد که به آنها اعتماد دارید ، و همچنین استقلال به آنها می دهد.

8- بگذارید تفریح کنند
طبق تحقیقات ، تفریح و بازی در سلامت روحی انسان نقش بسزایی دارد. این کمک می کند تا از نظر جسمی ، ذهنی ، اجتماعی و عاطفی رشد کنند. آنها را سالم نگه می دارد ، انرژی را می سوزاند ، در معرض یادگیری با دیگران قرار می دهد و چیزهای مختلفی را امتحان می کند.

9- به مغزشان استراحت دهید
 تحقیقات ثابت کرده است که دانش آموزان هنگامی که به آنها فرصت داده می شود تا مغز خود را در طول روز مدرسه استراحت بدهند بهتر یاد می گیرند، این کار آنها را خوشحال هم می کند. بعد از هر درس، وقت خود را برای استراحت سریع مغز به دانش آموزان اختصاص دهید: تمام مدت زمان آن 5 دقیقه طول می کشد و مطمئناً بعد از آن یک کلاس شاد خواهید دید!

10. اجازه دهید آنها اجتماعی شوند
بیشتر دانش آموزان عاشق صحبت کردن هستند و معمولاً حرفهای زیادی برای گفتن دارند. برای دانش آموزان فرصتی فراهم کنید تا با همسالان خود معاشرت کنند. خواهید دید که دانش آموزان روابطی ایجاد می کنند که باعث ایجاد یک فضای کلاس مثبت می شود. اجتماعی شدن و صحبت کردن در مورد چیزهایی غیر از کار در مدرسه باعث خوشحالی دانش آموزان می شود. سعی کنید در پایان روز ده دقیقه به دانش آموزان بدهید تا فقط با همکلاسی های خود صحبت کنند. 

 

شما چگونه دانش آموزانتان را خوشحال می کنید؟ آیا راهنمایی یا ایده ای دارید که برای ما مناسب باشد؟ لطفا در بخش نظرات با ما در میان بگذارید. ما دوست داریم ایده های شما را بشنویم!!


این توسط جوآن یاتوین ، یک مدرس دیرینه در مدارس دولتی ، نویسنده و رئیس جمهور گذشته شورای ملی معلمان انگلیسی نوشته شده است. او در دانشگاه ایالتی پورتلند به صورت پاره وقت تدریس می کند و در حال نوشتن کتابی در مورد آموزش خوب در مدارس فقر بالا است.

:Joanne Yatvin

من به تازگی با یک بررسی کتابی را برای مجله مدرسه ابتدایی در سال 1986 پیدا کردم. کتابی که من مرور کردم McDonogh 15 بود: تبدیل شدن به یک مدرسه توسط لوسیان باند کارمایکل بود. (اگر هرگز آن را نخوانده اید ، باید یک نسخه تهیه کنید ، آن را بخوانید و آن را برای همیشه در قلب خود نگه دارید. بهتر است چند نسخه خریداری کنید و آنها را به قانون گذاران فدرال و ایالتی خود ارسال کنید.)

خواندن آن باعث تقویت و گسترش ایده خودم در مورد اینکه یک مدرسهِ واقعاً خوب چیست و چه کارهایی که برای توانمندسازی دانش آموزانش و تقویت معلمانش انجام می دهد. من یک بخش از بررسی خود را نقل خواهم کرد: تعریف و توضیحی از یک مدرسه خوب که بخشی از آن بر اساس تجربه کارمایچیل به عنوان مدیر اصلی و بخشی از آن به تنهایی من است. از آنجا که من بخش نقل قول را از متن خارج می کنم و به دلیل اینکه اصطلاحات آموزشی در طول سال ها تغییر کرده است ، من بخشی از آن را تغییر داده ام اما معنای آن یکسان است:

برای کمک به شما در مورد آنچه من از مک دونوق 15 آموخته ام، یک مدرسه خوب را همانطور که می دانم توصیف می کنم و آن را با ایده آل محبوب امروز به نام "مدرسه مؤثر" مقایسه می کنم. بگذارید با تعریف کلی از یک مدرسه خوب شروع کنم و توضیحات مفصل هر دو نوع مدارس را ادامه دهم:

یک مدرسه خوب مکانی است که کودکان به اندازه کافی چیزهای ارزشمند را می آموزند تا بتوانند زندگی جدی را آغاز کنند ، جایی که پایه و اساس گذاشته شده است که از یادگیری بعدی پشتیبانی می کند ، و در آنجا کودکان تمایل به یادگیری بیشتر را دارند.

به طور خاص ، یک مدرسه خوب واقعیت های زندگی را در جامعه منظم و بزرگسالی منعکس می کند. این منطقی و ایمن است ، یک زمین یادگیریِ عملی برای کارهایی که مردم در جهانِ خارج انجام می دهند. مدرسه احساس جامعه را ایجاد می کند که بیان شخصی را در چارچوب مسئولیت اجتماعی مجاز می کند. این تمرکز روی یادگیریهایی است که از طریق "استفاده" رشد می کند - با یا بدون مدرسه بیشتر - از جمله مهارت های ارتباطی ، تصمیم گیری ، کاردستی و تعامل گروهی. این باعث می شود کودکان از خود به عنوان افرادی فکر کنند که قدرت ، تغذیه و شادی و لذت بردن را در یاد گرفتن پیدا می کنند.
در مقابل ، مدرسه مؤثر از نظر نمرات آزمون در تعداد محدودی از حوزه های دانشگاهی، به یادگیری می پردازد. این توانایی های حل مسئله ، مهارت های اجتماعی یا حتی مهارت های پیچیده دانشگاهی را در نظر نمی گیرد. بین دانش پویا و دانش بی اثر تفاوت نمی کند؛ انگیزه را نادیده می گیرد. وقتی از مکتبی می شنویم که نمرات آزمون 90 درصد است ، آیا نباید سؤال بپرسیم که آن مدرسه چه کاری را برای آماده سازی دانش آموزان برای زندگی در شصت سال بعدی زندگی خود انجام می دهد؟؟!

یک مدرسه خوب دارای یک برنامه درسی گسترده و واقع گرایانه با موضوع است که نه تنها به دلیل ارتباط آن با تحصیلات عالی و مشاغل بلکه برای عضویت خانواده و جامعه و غنی سازی شخصی انتخاب می شود. این از شیوه های تدریس استفاده می کند که نحوه زندگی مردم در جهان خارج را شبیه سازی می کند. کودکان به طور فعال در کارهای سازنده ای که مهارت های خود را با هم ترکیب و گسترش می دهند ، شرکت می کنند. آنها پروژه هایی را آغاز می کنند ، تصمیم گیری های خود را انجام می دهند ، از استفاده از مهارت های خود لذت می برند ، دستاوردهای خود را نشان می دهند و به دنبال کار سخت تر و هیجان انگیز تری می روند.

مدرسه مؤثر بسیار کمتر می پرسد. کودکانی که یک برنامه درسی سنتی را به منظور "تسلط" کردن برنامه های درسی سنتی "تحت پوشش" قرار می دهند ، مبتکر یا سازنده نیستند. آنها در بهترین حالت "وانمود کنندگان" هستند. دانشی که آنها یاد می گیرند وماً گسترده یا مفید نیستند. این آموزش داده می شود زیرا احتمالاً در آزمون ها ظاهر می شود همچنین به سرعت و به راحتی فراموش می شود.

هر مدرسه ای وقتی می تواند مدرسه ای خوب شود که معلمان آن ارتباط خود را با زندگی در دنیای بیرون که من در مورد آن صحبت کرده ام ، برقرار کنند. این سازمان به عنوان یک موجود ارگانیک - نه یک دستگاه - عمل می کند و همیشه حرکت می کند تا ماهیت اساسی خود را گسترش دهد و نه اینکه روی زائده های مصنوعی تکیه کند. یک مدرسه خوب مانند یک درخت سالم است. با رشد ، ریشه های خود را در اعماق خاک بومی خود فرو می برد؛ با آب و هوا و پوشش گیاهی اطراف انطباق دارد. شاخه های آن برای پشتیبانی ضخیم تر شده و برای قرار گرفتن در معرض آفتاب حداکثر گسترش می یابد؛ غذای خودش را درست می کند.زخم های خودش را بهبود می بخشد. و در فصل خود برگهای تازه ، شکوفه ها و میوه ها را به وجود می آورد.

 در حقیقت پیام اصلی کتاب Carmichael این است که McDonogh15 تنها پس از آنکه خود را از مدیریت و کمکهای خارجی رهایی بخشید ، شروع به پیشرفت کرد؛ و این قدرت را در کارمندان ، دانشجویان و جامعه خود یافت تا بتوانند به صورت اصیل آموزش و یادگیری بگیرند. این پیامی است که می خواهم به اصلاح طلبان و منتقدین مدرسه امروز تحویل دهم. همچنین این فراخوان شفاف سازی برای همه مدیران ، معلمان ، دانش آموزان و والدینی است که می خواهند یک مدرسه خوب برای خودشان ایجاد کنند.»


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها